پنیس ایلین

واسه زدن پنی سیلین رفته بودم درمونگاه. یه پسر بچه هم با مادرش اونجا بود. همه چیز عادی بود، تا اینکه آمپول زنه سوزن رو وارد دست بچه کرد، و بچه شروع کرد به عر زدن و تکون دادن دستش. آمپول زنه در کمال خونسردی گفت اگر تکون بخوری دستت از آرنج قطع میشه ها، بچه. پسره خفه شد، فکر کنم سکته زد.

0 نظر:

ارسال نظر