چاره ای نیست

از یه آدم یه دست، فقط میشه یه دستی خورد.

شعر

اسمش رو نمی دونم، شانسی وقتی داشتم فایل های قدیمی روی کامپیوتر رو چک می کردم، چشمم خورد به این:

بیگانه وار آمد و کم کم اصیل شد
موسی اسیرجذبه ی دریای نیل شد
گرگی لباس سگ به تنش کرد وباغرور
اینبار جای گله نگهبان ایل شد
هر نوحه خوان یخزده در کنج دخمه ها
وقتی تبر رسید به دستش خلیل شد
هر کس که ریشه داشت به قلبش گلوله خورد
با رکعتی نماز کسی جبرئیل شد
ترس خدا... تجسم مردن ... عذاب قبر
احساس پر شکوه شجاعت علیل شد
ذهنیت تمدن چندین هزار سال...
درگیر ذکر و آیه ونذر و دخیل شد...
دستی که روز درد به من اِن یکاد داد
یک شب تمام زندگیم را به باد داد

کیوان براهنگ
اگه نیچه یه بار گذرش به بازداشت گاه های ایران می افتاد، فکر گفتن "هر چی منو نکشه، قوی ترم می کنه." به ذهنش خطور نمی کرد.
همین طوری پیش بره، خلبانای ایرانی، رکورد خلبان های ژاپنی در جنگ جهانی رو می شکونن، فقط به جای فانتوم با هواپیمای مسافربری این کار رو می کنن که نشون دهنده مهارت بالای اوناست.
.
من جای اوباما باشم، دستور میدم ناو های آمریکا از خلیج فارس خارج بشن، واقعا خطرناکه.

خراب شد

پریشب چند تا جوون جمع شده بودن داشتن دعوا می کردن، رفیقاشون هم دور و برشون بودن، در کل حدود 13-14 نفر می شدن. من یاد دعواهای ابتدایی افتادم، چون هیچ کدوم نمی زدن، و دوستاشون هم مثلا سعی می کردن جدا کنن. خواستم داد بزنم: "دعوا دعوا دعوا سر یک کیلو مربا" ولی ترسیدم، گفتم یهو خر میشن، همه با هم می ریزن سر من بدبخت. الان مثل سگ پشیمونم، باید می گفتم، اون وقت چه منو می زدن چه نمی زدن، می شد یه خاطره خوب.

این تن بمیرد

آدم ها معمولا موقع خوندن دقت شون بیشتره تا موقع شنیدن، ولی هیچ آدم عاقلی نامه خامنه ای رو با دقت نمی خونه. اخبار که نامه اش رو خوند تازه دقت کردم، مردک گفته: "انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم‌مشایی به معاونت رییس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شماست." هیچ حرفی از مردم و کشور نزده.

الو من جوجو ام

- ضایعا، نکردن واسه نماز کفش هاشونو در بیارن؟
- ببین جوجه گلابی، اگه تو عمرت 4 تا فیلم مستند از جنگ دیده بودی، می دونستی که در شرایط جنگ میشه هر طوری نماز خوند، حتی میشه سوار بر یابویی مثل تو هم نماز خوند، کفش به پا داشتن که چیزی نیست. اگه 4 تا کلیپ موبایل دیده بودی می دونستی که الان کشور یه ماهه تو جنگ داخلیه و وسط نماز هم امکان باتوم خوردن، تیر خوردن، ک.یر خوردن و ... هست.

شعر

برادر ارزشی/ کو.نی، چقدر کس کشی؟

اولی

واقعا ملت نشون دادند که نماز اولی هستند. بابا وقتی خامنه ای میاد نماز جمعه، فاصله بین صفوف 3 متره، فاصله بین آدم های توی صف هم 1 متره. اون وقت امروز ملت تو هم می لولیدند. فاصله بین صف ها نهایتا یک متر بود، آرنج بغل دستی ها هم تو کلیه همدیگه.
تقریبا 70% فامیل ما، موبایل شون یک طرفه شده.

کار اساسی بکن

موسوی بره جبهه سیاسی تشکیل بده، دفاع مقدس سیاسی بکنه، جنگ سیاسی بهش تحمیل بشه، گروه پارتیزانی سیاسی بسازه، سنگر بندی سیاسی بکنه، یا هر کار دیگه ای که می خواد، بکنه، من یکی دیگه رای نمی دم. تو هیچ گروه مزخرفی هم عضو نمی شم (همو طور که تا حالا نشدم). عضویت در هر جمعی محدودیت در پی داره و من ناخواسته در بدترین نوعش یعنی در جامعه اسلامی ولایت مدار عضو هستم، همین واسه هفتاد پشتم سوزش در پی خواهد داشت. مردم ایران نیازی به رهبر و مدیر و چوپون ندارند. یه جو خا.یه می خوان و یه گونی جو شرافت.
.
چو ذات ک.س کشت را دریدی/ از بند آخوندان بیرون پریدی

زرشک

یه بسیجی ادعای رزمندگی می کنه.
-خوب کجا بودی؟
-خط مقدم، زرشک پاک می کردم.
-تو آشپزخونه کار می کردی؟
-نه، اون تابلویی که روش نوشته بود "تا کربلا راهی نیست" منافق ها پایینش می نوشتن "زرشک"، من می رفتم پاک می کردم.
.
خلاصه این جماعت چه رزمنده هاشون که جنگ دیدن چه جوجه هاشون مثل هم هستن.
کُرّه ما، از خریّت اش دم نداشت.
ان کف.

تو راست میگی

خبر گذاری فارس در بخش سرویس مجازی یه مطلب از یه وبلاگ زده که که ادعا کرده ستاد های موسوی بر اساس شهوت تشکیل شده بود و گفته که از دختر ها و پسرهای جوون استفاده ابزاری می شده برای جذب سایر جوون ها.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8804140278
من باهاش موافقم، بر اساس شهوت بود، همه می خواستند و هنوز هم می خواهند دهن "ان" رو بگـایند. این طوری هم می فهمه که چه قدر منفوره و هم اینکه تو ایران چقدر هوموسکشوال وجود داره.

خاطرات گسسته

اگر کون مرا پاره کردند، شما واکنشی نشان ندهید.
[جمعیت عر می زند]
نماز جمعه، یک روز بعد از 18 تیر 88

بسیج

مادر بزرگ دوستم میره مسجد، کلاس قرآن. بسیجیا اومده بودن پیشش و گفته بودن: حاج خانوم، اگه کسی رو می شناسی که تو این تظاهراتا شرکت کرده و اغتشاش کرده به ما معرفی کن، اینا می خوان نظام رو از بین ببرن و ... . مادر بزرگ دوستم، دفترچه تلفنش رو از کیفش آورده بیرون و گرفته جلوی یکیشون و گفته: بیا دفترچه تلفن منو بگیر، من هرکی رو می شناسم داره به شماها فحش میده.
.
بازداشت سرخود و یلخی جمهوری خواهان

اسلام در خطر است یا مسلمین؟

یکی از اقوام دور، بسیجه. دیروز فهمیدم که جزو چماقدارها بوده و حسابی هم کتک خورده، بعد بردنش بیمارستان، مردم فهمیدن بسیجیه، تو خود بیمارستان گرفتن زدنش، مسولین بیمارستان نمی خواستن قبول کنن بستری بشه، ولی با کلی اصرار راضی میشن. روز بعد یه سرهنگ سپاهی پیدا میشه میگه که ببرینش بیمارستان بقیه الله، واسه حفاظت اطلاعات و امنیت خودشون لازمه.
.
مگه اینها چه غلطی کردن که حالا نیاز به حفاظت اطلاعات باشه؟

به جون یه دونه خدایی که می پرستم

چند تا روان شناس درست و حسابی بیان بررسی کنن که چرا تو ایران هر کی دروغ می گه، اول از همه خودش باور می کنه. به خاطر اعتقادات راسخ افراده یا تو ذات کس کش ما ایرانی هاست؟