shine on you crazy diamond - part 1

او خودکشی کرد
و من خوشحالم
وقیحانه خوشحالم،
همچون هرزه ای که
تنها لذت آمیزشش
پستی است
پست شدن طرف مقابل
در برابر تو
خواه فکر باشد
جسم باشد
یا هستی ات باشد
من خوشحالم
شاید بی دلیل
شاید چون او شاد شد
شاید به دلیل اینکه به هدفش رسید
شاید چون از دنیا دست کشید
شاید چون مرگ را درید
کاش اینها باشد
من خوشحالم چون هستم
چون که او نیست
من بی شرمانه خوشحالم
شاید من نمی بودم
شاید من جای او می بودم
شاید کاردک
تکه های بدن مرا
می تراشید و خر خر می کرد
و این شاید ها
همچون سیلی خروشان
می آیند
می تراشند
می خراشند
می برند
و همین خراش هاست
زندگی...
زندگی نکبت بار
همین خراش هاست
و چه شیرین است
و انقدر رقت انگیز
که کام آدمی
تلخ شود

۱ نظر: