یه آهنگ هست که من از 10-11 سالگی به بعد نشنیدم، ولی به نظرم الان خیلی جواب می ده، اولش یه زن دکلمه می کرد، بعدش یه مرد می خوند، خواننده اش رو هم نمی شناسم. از شعرش این قسمت ها یادم مونده:
.../ با تیغ برهنه در حجابم کردند
دین،تکیه گه محکم ایمانم بود/ نیلوفر خانه روی آبم کردند
گلدسته خسته ،تو غم نشسته/ حوضای کاشی لباش شکسته
اذون مغرب صفا نداره/ نشونه ای از خدا نداره
غروب(جمعه) دلتنگ،خورشید بی رنگ/ انگار که ساختن دلا رو از سنگ
غروب دلتنگ خورشید بی رنگ / انگار که ساختن دلا را از سنگ
گوشه ایوون زنی نشسته / با روی بسته دلی شکسته
می گه خدایا تو پس کجائی / نه توی مسجد نه تو دلایی
تو که سرشتی از غمم دلم رو / من پس می گیرم از تو دلم رو
.
نیچه گفت خدا مرده تا آدم بفهمه که خودش باید یه گهی بخوره، و منتظر قضا و قدر و خدا و خلق الله نمونه.
http://shabshash.blogspot.com/2009/03/blog-post_12.html
.../ با تیغ برهنه در حجابم کردند
دین،تکیه گه محکم ایمانم بود/ نیلوفر خانه روی آبم کردند
گلدسته خسته ،تو غم نشسته/ حوضای کاشی لباش شکسته
اذون مغرب صفا نداره/ نشونه ای از خدا نداره
غروب(جمعه) دلتنگ،خورشید بی رنگ/ انگار که ساختن دلا رو از سنگ
غروب دلتنگ خورشید بی رنگ / انگار که ساختن دلا را از سنگ
گوشه ایوون زنی نشسته / با روی بسته دلی شکسته
می گه خدایا تو پس کجائی / نه توی مسجد نه تو دلایی
تو که سرشتی از غمم دلم رو / من پس می گیرم از تو دلم رو
.
نیچه گفت خدا مرده تا آدم بفهمه که خودش باید یه گهی بخوره، و منتظر قضا و قدر و خدا و خلق الله نمونه.
http://shabshash.blogspot.com/2009/03/blog-post_12.html