skip to main
|
skip to sidebar
دستمایع یک عضو شریف
استاد بلا منازع رقص
هر وقت آدمک چراغ سبز عابر پیاده رو می بینم، یاد اون مرحوم میفتم.
ته موندش
به هر حال این زندگی کوفتی رو باید کرد.
الان که نبوت تموم شده، جبرئیل بازنشسته شده یا با ستاره ها یه قل دو قل بازی می کنه؟ چی کار میکنه؟
امروز سر جلسه امتحان می خواستم برم رو صندلی و داد بزنم : هل من ناصر ینصرنی
مرتیکه خارشتر
پسر خالم تو جمع خاله ها: آها راستی، آقا روزتون مبارک!
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)
فید
شاشگاه
◄
2012
(15)
اکتبر
(2)
سپتامبر
(2)
اوت
(1)
ژوئن
(7)
آوریل
(1)
مارس
(2)
◄
2011
(13)
اکتبر
(1)
مه
(11)
ژانویه
(1)
▼
2010
(30)
سپتامبر
(3)
اوت
(2)
ژوئیه
(1)
ژوئن
(6)
مه
(5)
آوریل
(4)
مارس
(7)
ژانویه
(2)
◄
2009
(183)
دسامبر
(5)
نوامبر
(3)
اکتبر
(6)
سپتامبر
(16)
اوت
(9)
ژوئیه
(19)
ژوئن
(27)
مه
(20)
آوریل
(16)
مارس
(27)
فوریه
(7)
ژانویه
(28)
◄
2008
(14)
دسامبر
(14)
برچسب ها
ادب کهن
انسان
برداشت آزاد
پیام بازرگانی
تجربه
جماع
جوان
سوال
قوانین ما
نظریه پردازی